نکته دیگری که بر اهمیت شخصیتی هم‌چون نظامی دلالت دارد، ایران‌گرایی اوست. منطقه قفقاز در عصر نظامی، منطقه‌ای پرآشوب است و محل تلاقی فرهنگ‌های متعدد بود. ایران‌گرایی نظامی به تقویت این روحیه در آن منطقه و در آن برهه از زمان کمک می‌کند و شایان تحسین است.

کافه اقتصاد– ثریا محمدی لورون (دبیر سرویس اجتماعی)؛ منطقه آذربایجان شخصیت‌های بزرگی را به جغرافیای سیاسی و فرهنگی ایران هدیه کرده است که نظامی گنجوی یکی از نامدارترین آنهاست. نظامی در کنار خاقانی دو شاعر برجسته تاریخ ادبیات فارسی هستند که بی‌تعارف، شعر کلاسیک فارسی، بدون سبک ویژه و آثار درخشان آنها از جامعیت و تکاملی که از آن می‌شناسیم، عاری بود. دو تُرک پارسی‌گوی که دوشادوش هم از بزرگان سبک آذربایجانی در ادبیات فارسی محسوب می‌شوند. سبکی که در تحول شعر فارسی از خراسانی به عراقی نقش بی‌بدیلی ایفا کرده است. به بیان دیگر، فضا و لحن حماسیِ سبک خراسانی، در سبک آذربایجانی و آثار کسانی چون نظامی و خاقانی دچار دگرگونی شده و زمینه برای ظهور سبک عراقی با محتوای غنایی فراهم می‌شود.

شعر نظامی ویژگی‌های خاص خود را دارد که در این میان، دو خاصیت از برجستگی بیشتری برخوردارند: اولی معانی باریک و مضامین ظریف است که در قالب تشبیهات و استعارات دقیق و لطیف بیان شده است و دیگری اشتمال شعر او بر واژگان و اصطلاحات علوم و فنون گوناگون. بر این دو، باید اقتباس از آیات و روایات و اشارات پیدا و پنهان به آرا و عقاید حکیمان و فیلسوفان را افزود و آنگاه اندیشید که با چه مجموعة دقیق و عمیقی مواجه هستیم و چه مایه کنکاش لازم است تا با خوانش¬های مکرر بتوان در این دریای ژرف به استخراج معانی پرداخت.

از منظر انسان‌شناسی، شخصیت¬های منظومه¬های نظامی، نه کاراکترهای ایستا، که شخصیت‌های پویایی هستند که در طول زمان و در طی رخدادهای داستان‌ها، متحول می‌شوند و این یکی از جذابیت مطالعه منظومه‌های روایی او برای مخاطب است.
بررسی شخصیت‌های زن در منظومه‌های نظامی نیز از موضوعاتی است که تأمل‌برانگیز بوده و نیازمند پژوهش است. نظامی از معدود شاعرانی است که در آن روزگار برای زن شخصیتی هم‌تراز با مردان در حیات اجتماعی و سیاسی قائل است و برای نمونه ما در منظومه «خسرو و شیرین»، «مهین بانو» (عمه شیرین) را داریم که از ذکاوت و فراست فراوانی برخوردار است و به جای برادر به حکومت رسیده است. همین شخصیت به مثابه راهنمایی برای شیرین است و آموزه‌هایش مایه‌های چشمگیری از خرد و اخلاق را در خود دارد.

نکته دیگری که بر اهمیت شخصیتی هم‌چون نظامی دلالت دارد، ایران‌گرایی اوست. منطقه قفقاز در عصر نظامی، منطقه‌ای پرآشوب است و محل تلاقی فرهنگ‌های متعدد بود. ایران‌گرایی نظامی به تقویت این روحیه در آن منطقه و در آن برهه از زمان کمک می‌کند و شایان تحسین است. از این منظر نظامی، پیرو فردوسی محسوب می‌شود و در جهتی اهتمام می‌ورزد که پیش از او حکیم ابوالقاسم فردوسی بدان همت گماشته است. نمونه اعلای ایران‌گرایی او را در بیت معروفی از منظومه «هفت پیکر» یا «بهرام‌نامه» به خاطر داریم که می‌گوید:

همـه عالم تـن است و ایـران، دل
نیست گوینده زین قیاس، خجـل
چـون که ایران، دلِ زمیـن باشد
دل ز تـن بِـه بود، یقیـن باشـد

در گرایش نظامی به عرفان، فراوان سخن گفته‌اند اما ویژگی مهمی که عرفان‌گرایی نظامی را از شاعران عارف ادوار بعد نظیر سنایی و عطار و مولوی، متمایز می‌کند، عدم وجود خردستیزی در اشعار عرفانی اوست. ریشه این امر را می‌توان به تعلق خاطر او و آشنایی عمیقش با آثار فلاسفه یونان دانست. بر این اساس، عرفان نظامی از نقیصه افراطی خردستیزی و جنون‌ستایی که در بعد اجتماعی بسیار زیان‌بار است، عاری بوده و در عوض وجوه اخلاقی در آن بیشتر و برجسته‌تر است. امری که حتی امروز هم می‌تواند برای نسل جدید جذاب و صد البته راهگشا باشد.

 

 

  • نویسنده : ثریا محمدی لورون
  • منبع خبر : اختصاصی کافه اقتصاد