بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی به عنوان نماد پایتخت تشیع ایران دارای بزرگترین کتابخانه با کتاب های نفیس و کمیاب بود که با خدعه و فریب بدست روس ها غارت شد.

به گزارش کافه اقتصاد  ، ثریا محمدی لورون (خبرنگار) ؛یکی از موارد تأسف ­بار در تاریخ اردبیل، غارت اموال نفیس بقعه شیخ­ صفی، بویژه کتاب­ های خطی آن است. در مورد کتابخانه بقعه شیخ صفی و ارزش و کیفیت کتاب­ های آن، روایات فراوانی موجود است. کتابخانه یادشده که اغلب منابع آن را کتاب­ های اهدایی مریدان شیخ تشکیل می­ داده، به گواهی دایره المعارف بریتانیکا، «دارای کمیاب­ترین کتاب­های خطی» و به روایت دایره­ المعارف اسلامی، «بزرگ­ترین کتابخانه ایران در آن روزگار» بوده است. اوج رونق کتابخانه شیخ­ صفی در زمان شاه عباس اول بوده و جهانگردانی که در آن دوره، از آن دیدن کرده­ اند، عظمت، غنا و منحصربه­ فرد بودن کتاب­ های آن را متذکر شده­ اند.

 

 

 

طبیب ادیب، شادروان دکتر یوسف معماری در مقاله­ ای با عنوان «گنجینه­ های غارت­ شده از بقعه شیخ­ صفی­ الدین اردبیلی»، از قول عبدالعزیز جواهر کلام (۱۳۶۴-۱۲۶۹ شمسی) نویسندة کتاب «کتابخانه­ های ایران از ماقبل اسلام تا عصر حاضر»، داستانی در خصوص نحوة خارج­ کردن کتاب­ها از بقعه و انتقال آن­ها به روسیه نقل کرده است: «ژنرال شوستلن که فرماندهی قشون روس را بر عهده داشت، در بین راه اندیشه کرد که اگر بخواهد برای تملک کتابخانه به زور متوسل گردد، چون کتابخانه در یک مرکز مذهبی و زیارتی قرار دارد، ممکن است عکس­ العملی یا دردسری را سبب گردد. بنابراین با نقشة قبلی به خدعه و نیرنگ متوسل شد. هنگامی که در ۲۶ جمادی­ الآخر ۱۲۴۳ (۲۵ ژانویه ۱۸۲۸) به اردبیل رسید، مستقیماً عازم بقعه گردید و قشون خود را نیز در خارج از حصار بقعه نگه داشت. او کلیة علما و بزرگان شهر را به بقعه دعوت کرد. وقتی که مدعوین حضور یافتند، خود و افسرانش برخاستند و به علامت احترام به مزار شیخ صفی تعظیم کردند و سپس یک قالی خراسانی و یک پردة زردوزی را که از تبریز آورده بودند، در صحن مقبره شیخ گستردند و ۸۰۰ منات زر روسی نیز بر روی مزار قرار دادند. آنگاه ژنرال خطاب به حاضرین چنین گفت: “البته آقایان علما و بزرگان شهر اردبیل استحضار دارند که در خاک امپراتوری روسیه مسلمانان زیادی زندگی می کنند و دولت روس نیز به دین اسلام احترام خاصی قائل است ولیکن مسلمانان ساکن خاک امپراتوری روسیه، درباره احکام اسلام، آگاهی لازم را ندارند و آن طوری که شایسته است، از قوانین اسلام برخوردار نیستند. بدین جهت امپراتور روس مایل است که رعایای مسلمان او با قوانین و احکام اسلامی به نحو احسن آشنا باشند تا مقامات دولتی، احکامی برخلاف شرع اسلام درباره واجبات و منهیات آن­ها صادر ننمایند. بنابراین به من مأموریت داده شده است که این فرش و پرده زردوزِ گران­قیمت را به مزار شیخ اهدا نمایم و امپراتوری در مقابل این هدایای گران­بها از من خواسته است که از بزرگان و علمای شهر اردبیل تقاضا نمایم اجازه دهند که کتابخانه بقعه را به روسیه بفرستم تا کتاب­ های آن را به زبان روسی ترجمه کنند و برای ترویج دین اسلام در میان مسلمانان پخش نمایند. البته بعد از انجام این مراحل کلیه کتاب­ها مجدداً به کتابخانه شیخ عودت داده خواهد شد”. علما و بزرگان شهر ابتدا مقاومتی از خود نشان دادند و به فقهی و وقفی بودن کتاب­ها اشاره کردند ولی چون دریافتند که گوش کسی بدین حرف­ ها بدهکار نیست و از دولت و حکومت نیز کاری ساخته نیست، به ناچار تسلیم شدند و افسران روسی کتاب­ ها را به سرعت بسته­ بندی کردند و به روسیه فرستادند. وقایع­ نگار متذکّر می­ گردد که روس­ ها علاوه بر کتابخانه، موزه خانه شیخ را نیز به غارت بردند.»

 

 

 

 

کتاب­ های یادشده امروزه در کتابخانه «سالتیکوف شچدرین» شهر سن­پطرزبورگ نگهداری می­ شود و عودت اصل آن­ها امری نامحتمل به نظر می­رسد؛ خاصه آن­که تدبیر و تمهیدی هم در این خصوص وجود ندارد. به رغم این، تلاش ما برای روشن­ شدن ابعاد موضوع و دسترسی به گزارش­های تاریخی از سرگذشت و سرنوشت کتابخانه موصوف، ما را به یک سند تاریخی با قدمتی نزدیک به یک قرن، رهنمون شده که در ادامه آن را از نظر می­ گذرانیم.

«سید عبدالرحیم خلخالی»، نویسنده گزارش زیر که در سال ۱۳۰۵ خورشیدی، به نمایندگی از وزارت مالیه، همراه با گروهی برای بازدید از بقعه شیخ ­صفی و ارزیابی وضعیت آن گسیل شده است، خود، زاده خلخال و از شخصیت­های برجستة تاریخاردبیل است. خواندن این گزارش به روشنی نشان می­ دهد که حتی در سال­ های پس از غارت کتابخانه نیز چندان توجهی به وضعیت اموال باقیمانده نشده است و چه بسا اسناد و منابع ارزشمندی هم که از تطاول قشون روس رسته ­اند، بعدها قربانی ناآگاهی، سهل ­انگاری و سوء تدبیر شده و از بین رفته­ اند. تاریخ فردای اردبیل، فرزندان خود را نخواهد بخشید؛ اگر این غفلت ادامه­ دار باشد و امروز که شاید بتوان به جبران بخشی از خسران برآمد، کوتاهی کنیم.

گزارش زیر نخستین بار در «مجله ارمغان» (شمارة ۶ و ۷ – شهریور و مهر ماه سال ۱۳۰۵- صص ۴۰۲-۳۹۶) منتشر شده است و به منظور انتقال حال و هوای نوشته و التذاذ مخاطب از وجه تاریخی آن، عیناً با حفظ رسم ­الخط و بدون تغییر و تصرف در علایم سجاوندی، اعاده می ­شود.

 

 

 

بقعه شیخ­ صفی

– چهار ماه قبل از این از طرف وزارت علوم و وزارت مالیه برای بازدید و تفتیش بقعه شیخ­ صفی و تعیین کتب و آثار عتیقه و سایر موقوفات آن دو نفر نماینده تعیین و بمصاحبت موسیو هرتسفلد آلمانی اول­ متخصص در شناختن اشیاء عتیقه مشرقی مخصوصا ایران بطرف اردبیل رهسپار شدند.

پس از بازدید و تحقیقات کامله آقای آقا سید عبدالرحیم خلخالی شرح تفتیش و تحقیقات را بوزارت متبوعه خود نگاشته و چون از هر جهت این بقعه تاریخی و کتب و اسباب موقوفه آن که تاکنون از دستبرد حوادث مصون مانده فوق­ العاده مهم و شگفت­ آور است.

ما عین مشروحه آقای خلخالی را که بوزارت متبوعه خود نگاشته انتشار می دهیم تا خوانندگان از آثار پی بصاحبان اثر برده از روزگار شکوه و ثروت و آبادی ایران یاد کنند.

 

اینک عین مشروحه آقای سید عبدالرحیم خلخالی :

 

تاریخ بنای بقعه

بنای بقعه در اواخر قرن هفتم هجری که زمان حیوﺓ خود شیخ ­صفی است ساخته شده ابتداء خانه مسکونی شیخ بوده که پس از فوت جسد او را در همانجا دفن کرده­اند. سید صدر الدین پسر شیخ در قرن هشتم هجری شروع بتوسعه و تزئین او نمود.

تا اوائل قرن دهم هجری که دولت صفویه طلوع کرد بر رونق و شکوه او بیش از پیش افزوده شد.

شیخ ­صفی چون دارای دو جنبه بوده یعنی هم مریدین طریقتی داشت و هم پیروان دنیوی باین جهت از قرن هفتم تا قرن یازدهم این مقبره با یک سرعت فوق­ العاده­ ای آباد و مزین گردید و برای اینکه اولاد او سلطه سلطنتی داشتند بمرور ایام از قرن هشتم تا آخر قرن یازدهم این بقعه زیارتکاه و مرجع عموم گردید از این رو املاک و اراضی و مستغلات زیادی وقف بر این بقعه گردید، لیکن بطوریکه وقف­ نامه­ ها و اوراق باطله موجوده در بقعه بما خبر می دهد موقوفات بر بقعه زائد بر اینهائی که موجود است بوده پس از انقراض این سلسله هرکه هرکه شده و از بین رفته است.

و اکنون هم قسمتی از املاک و اراضی در تصرف دیکرانست مقدار کمی از املاک موقوفه را در سنوات سابقه دولت از بقعه اجاره نموده ولی فعلا بعنوان خالصه عمل میشود و سالی یک صد خروار غله باسم خدام بقعه و هفتاد تومان و کسری هم بنام مصارف روشنائی می پردازند بقیه املاک و اراضی و مستقلات را دیگران بتصرف مالکانه خود درآورده­ اند که استرداد آنها باستثناء اطراف بقعه و چند فقره املاکیکه تا این اواخر در تصرف بوده است بواسطه محظورات زیاد غیرممکن است.

 

طرز ساختمان بقعه

چون از مهندسی و معماری اطلاع ندارم آنطوریکه باید و شاید نمیتوانم راجع باین موضوع از عهده بیان کافی و شافی بر آیم نقشه­ های بعضی از ابنیه و ساختمان آن برداشته شده است با مراجعه باین نقشه­ ها و عکسها از طرز ساختمان یا نقاشی و کاشی­کاری مقرنس و منبت­ کاریها تا حدی مسبوق و مطلع خواهید شد روی هم رفته میتوان گفت که این بنا از ابنیه درجه دوم ابنیه تاریخیه ایران بشمار میرود ولی جای تأسف اینجاست که در ظرف دو قرن طوری بی­ اعتنائی و بی­ مبالاتی اولیای امور آن را مندرس کرده که شاید با مبلغ گزافی نشود که به صورت اولیه در آید.

 

اشیاء باقیه بقعه

 

اشیائی که تا دو قرن قبل در بقعه موجود بوده است از هر حیث غیرقابل توصیف است گذشته از اینکه اغلب در محل دست­رس جهال و ظلام بوده سه دفعه هم باغاره رفته است.

اول: در اواخر سلطنت شاه طهماسب ثانی مقداری از طلاآلات و نقره و جواهرات بقعه را برداشته بمصرف قشون­کشی رساند.

دوم: بعد از انقراض صفویه نادر شاه افشار مقداری را بمصرف مصالح مملکت رساند.

سوم: در زمان جنگ روس و ایران موقعیکه روسها وارد اردبیل شده­ اند قسمت مهم اثاثه و اشیاء نفیسه را بیغما بردند که من­جمله یکصد و شصت مجلد از کتب موجوده بوده است.

باقی اشیاء که از دستبرد و تطاول مصون مانده بود بواسطه بی­ مبالاتی متصدیان  فاسد و تباه و برخی بکلی غیر قابل استفاده کردیده است شرح اشیاء جزء فجزء در عملیات مأموریت اولیه خود بعرض رسانیده و اینجا هم مختصرا اشاره­ ای بآن مینمایم.

 

شرح اشیاء موجوده در بقعه

 

دو صندوق فوق­العاده مهم یکی بالای قبر شیخ ­صفی و دیگری روی قبر شاه اسمعیل که هر دو از حیث منبت­کاری با عاج و فیروزج عدیم­النظیرند.
مقداری ظروف چینی ایرانی است که مجموعاً هشتصدوشش پارچه و تقریباً سیصد پارچه آن سالم و بقیه شکسته و مویه­ دار است بعضی از آنها در نهایت نفاست و در اکثر اسم شاه عباس منقوش است.
پارچه های زیادی از قبیل پرده و روپوش صندوق و غیره از جنس مخمل و زری است که بواسطه رطوبت محفظه و دست نخوردن پوسیده است با این کیفیت خالی از اهمیت نیست.
دوازده تخته قالیچه که از صنایع عصر صفویه است یکی از آنها زربافت و خیلی نفیس است اما حیف که چندجای آن پوسیده و پاره شده است.
چند مجلد قرآن که بعضی با کاغذ پوست آهو و خط کوفی است.

همچه حدس میزنم که از تحریرات قرن اول یا دوم هجری باشد دو مجلد از اینها تمام با طلا نوشته شده است.

و از خطوط خطاطین درجه اول مثل یاقوت مستعصمی و علاء­الدین و بایسنقر و غیره است.

چند مجلد کتاب که موجود است چندان محل توجه نیست فقط هفت جلد از آنها مورد توجه و قابل اهمیت هستند.

شاهنامه فردوسی               دو جلد

خمسه نظامی                   دو جلد

نامه هاتفی                       یک جلد

شهنامه قاسمی                  یک جلد

خسرو و شیرین نظامی         یک جلد

فرهاد و شیرین وحشی         یک جلد

این ها از حیث تصویر و کاغذ و جلد خیلی ممتاز لیکن باقی قابل ذکر و محل توجه نیستند.

 

 

 

کتاب قابل توجه

 

مقدار زیادی اوراق و کتاب در یکی از اطاقهای مرطوب بقعه در گوشه بشکل اوراق باطله در حالتیکه غبار روی تمام آنها را فرا گرفته بود ریخته.

بواسطه عشق مفرطی که بکتاب دارم مشغول زیر و رو کردن اوراق بواطل برآمدم در ضمن یک جلد قرآن خطی بدون نقص بخط بایسنقر که از قرآن های نفیس گرانبها است متاسفانه در میان خاکروبه­ ها و رطوبات پوسیده از میان رفته که چند ورق آن برای نمونه موجود است.

و یک دوره ترجمه فارسی تفسیر طبری در میان اوراق یافتم در صدد گنج­کاوی برآمده شش مجلد از هفت جلد دوره تمام آن بدست آمد.

تاریخ تالیف آن اواخر قرن سوم هجری و تاریخ ترجمه آن سیصد و چهل و پنج هجری و اولین کتاب فارسی می باشد.

در تاریخ سیصد و شش نوشته شده و ششصد و هشت مذهب گردیده.

تاکنون که از این تفسیر کتابی باین جامعی بدست نیامده است فقط یک نسخه از جلد اول در کتاب­خانه پاریس و یکی هم در کتاب­خانه انگلستان است.

و این نسخه مقدمتر از دو نسخه اولی که در اروپا میباشد هست.

عجالته کشف این کتاب نفیس با توجهات مخصوصه مقامات عالیه و ریاست کل مالیه بدست بنده شده البته امتیاز طبع آنرا هم حقاً بکاشف اعطاء خواهند فرمود.

 

اشیاء متفرقه در بقعه

 

مقداری اشیاء متفرقه قدیمی در بقعه از قبیل طلاهای ریخته شده از درب ها و پنجره­ ها و نقره­ آلات و فلزات و  پیه­ سوز و شمعدان و طشت و پنجه­ های بزرگ علم و غیره غالباً محکوک منبت بآب طلا و نقره اغلب اینها خیلی ممتازند مخصوصاً یک طشت که از مصنوعات قرن هشتم است

 

 

اقدامات و عملیات اینجانب

(الف) از اعتبار سه هزار تومان فقط یک هزار و دویست و هشتاد تومان و کسری با کمال صرفه­ جوئی بمصارف تعمیرات لازمه و احداث پنج باب دوکان و یک دستگاه عمارت فوقانی و تهیه اثاثه از قبیل قالی و چراغ و قالیچه و حصیر و مخارج عکاسی و نقشه ­برداری و مساعده بخدام فقیر رسیده است.

(ب) مبلغ چهارصد و چهار تومان از بابت اجاره دکاکین و عمارت فوقانی عایدات سالیانه برای بقعه تهیه کرده در تصرف رئیس اداره معارف و اوقاف دادم.

(ج) راجع به قسمتی از موقوفات مسلمه بقعه (قریه آنا خاتون در حومه تبریز و مزرعه حسنک در قزوین و اطراف بقعه که به میدان عالی­ قاپو معروف است؟ اسناد مثبته و مقنعه بدست آمده بعضی از این اسناد بمهر و سجل تمام علمای اردبیل است.

یک سند بمهر یحیی­ خان مشیرالدوله مرحوم راجع بقریه حسنک قزوین و یکی با مهر علماء درجه اول قزوین راجع بقریه آنا خواتون. برای استرداد این قسمت از موقوفات که سالیانه شاید از سه هزار تومان بیشتر عایدات داشته باشد هیچ مانع و محظوری موجود نیست. فقط اندک توجه دولت لازم است.

بعلاوه عموم رؤسای دوائر دولتی و معماران محل و جمعی از معتمدین اهالی موقوفه قطعی بودن قسمتی از اطراف بقعه را کتباً تصدیق کرده ­اند.

(د) مقداری از اشیاء را برای نمونه مطابق یک طغرا صورت همراه خود بطهران آورده ­ام.

(هـ) دوره کتاب ترجمه تاریخ طبری توسط پست حمل طهران شد.

در خاتمه عرض میکنم که اگر دولت عطف توجهی بفرماید که اشیاء حاضره در طهران بمعرض نمایش عموم گذارده شود تا مردم را بیاد ایام عظمت و ابهت خود انداخته تولید عواطف و احساسات بنماید.   (انتهی)

 

  • منبع خبر : اختصاصی گروه فرهنگ کافه اقتصاد